When the Phone Rings یا وقتی تلفن زنگ میزند یک درام کرهای هیجانانگیز است. When the Phone Rings یا وقتی تلفن زنگ میزند که داستان پیچیدهای از روابط انسانی و چالشهای ناشی از یک بحران خانوادگی را به تصویر میکشد. فیلم درباره ازدواجی از پیش تعیینشده بین سخنگوی سابق رئیسجمهور و یک وارث لال است که پس از ربوده شدن زن، آزمونی دشوار برای رابطهشان رقم میخورد.
بک سا اون، سخنگوی سابق رئیسجمهور، با هونگ هی جو، وارث یک روزنامه بزرگ، ازدواج میکند. این ازدواج که بیشتر به دلیل منافع سیاسی و اجتماعی ترتیب داده شده، در ابتدا رابطهای سرد و رسمی دارد. هی جو که به دلیل عدم توانایی در صحبت کردن، شخصیتی منزوی است، در طول فیلم تلاش میکند تا جایگاه خود را در زندگی جدید پیدا کند.
همه چیز زمانی تغییر میکند که هی جو در یک حادثه مرموز ربوده میشود. این اتفاق نه تنها زندگی آرام و پر از قوانین بک سا اون را برهم میزند، بلکه او را مجبور میکند به احساسات واقعی خود در مورد هی جو فکر کند.
در تلاش برای پیدا کردن هی جو، بک سا اون با موانع سیاسی و خانوادگی مواجه میشود. او با کمک نا یو ری، یک روزنامهنگار بیباک، و کنگ یونگ وو، یک کارآگاه خبره، به جستجوی سرنخها میپردازد. در طول این مسیر، اسرار خانوادگی و درگیریهای گذشته نیز آشکار میشوند که همه چیز را پیچیدهتر میکند.
وقتی تلفن زنگ میزند درامی است که با داستانی عمیق، روابط انسانی و تلاش برای بازسازی اعتماد را به نمایش میگذارد. فیلم بر پایه تنشها و احساسات متضاد شخصیتها بنا شده است. استفاده از فضای سیاسی و خانوادگی برای تقویت روایت، عمق بیشتری به داستان میدهد. موسیقی متن و فیلمبرداری نیز با دقت بالا طراحی شدهاند تا احساسات صحنهها را تقویت کنند.اگر به این سریال علاقه مند هستید می توانید همچنین سریال های Yu Yu Hakusho 2023 و payback 2023 را نیز از وبسایت زرد فیلم مشاهده کنند
Samira 3 ماه پیش
عالی بود موضوعش باحال بود
AIlin Ranjbary 3 هفته پیش
فصل دو هم اومده؟
Mark 4 ماه پیش
فیلم خوبی بود ولی واسم خیلی سواله که بک سااون واقعی چه بیماری روانی داشت که توی بچگی آنقدر حیوانات و بچه ها ی دیگه رو میکشت
6 روز پیش
اینو دیکه از سازنده سوال کن
رقیه 5 ماه پیش
خیلی خوب ولی کاش دوبله اش رو هم داشت
ف 3 ماه پیش
دقیقا
نارا 6 ماه پیش
خب خب خب
اولین موضوعی که منو اذیت کرد این بود که بک سائون به عنوان یه شخصیت مشهور و معروف که کلی طرفدار داره و کلی خبرنگار دنبالشن و له له میزنن برای اینکه محاصبه اختصاصی داشته باشن باهاش
چطوری یکبار در طول سریال تعقیب نکردن بببین زن این بشر کیه پول خوبی ام گیرشون میومد قطع یقینن و مهم تر از اون مشهور میشدن ولی همچین کاری نکردن جدای اونن اصلا چرا تو این سریال همه چی گل و بلبل بود؟ واقعا تلفات جدی نداشتیم مثلا خیر سرشون ادمای سیاسی و دولتی هستن معمولا اونایی که کاندید رئیس جمهوری میشن در معرض خطرن، خطر مرگ و تهدید و کلی چیز دیگه و همیشه یکی هست که تعقیبشون کنه و راز هاشون رو افشا کنه ولی تو این سریال اصلا ما همچین چیزایی ندیدیم
بعدش ژانرش هیجان انگیز و معمایی و عاشقانه و درام بود
خیلی خیلی قشنگ عاشقانه و درام و به تصویر کشیده بودن و قسمتای عاشقانه اش واقعا مورد علاقم بود چون دیالوگ ها واقعا زیبا و تاثیر گذار بود و حتی بازی بازیگرا ام خیلی قوی بود و من ی جاهایی از شدت قوی بودن داستان و دیالوگ و اکت بازیگرا جدی چشمام پر میشد و میخوام بگم واقعا همه چی فوق العاده عالی بودددد
ولی سر اون دو ژانر دیگش که معمایی و هیجان انگیز و شامل میشه
میخوام بگم گند زدن ی سریال وقتی هیجان انگیز میشه که غیر قابل پیش بینی باشه ولی کاملا کاملا اتفاقا قابل پیش بینی و کیلیشه ای به معنای تمام بودن و منو خسته میکردن چون واقعا به من هیجانی منتقل نشد و از نظر من باید بیشتر سر اینجا کار میکردن
اما اساسی ترین اشکال این سریال که شاید شاهکار سال ۲۰۲۴ انتخاب میشد ولی الان احتمالش کمه تو پایان بود
قسمت ۱۱ و ۱۲ تمام زورشونو زدن جمع بندی کنن و اونقدر که باید وقت نذاشته بودن روش واقعا منطق عجیبی داشتن
اول اینکه سوال من اینکه هی جو چطوری بعد چند روز غذا نخوردن انقد سر حال بود که بخواد فرارشم کنه؟
بعد اصلا من منطق ویلن داستانم درک نمیکنم
هی جو کلی زودتر از بک سائون واقعی از خونه زد بیرون و بعد اینکه تیر دوم خورده شد برای من سواله ویلن داستان ما چطوری با اون سرعت خودشو رسوند به هی جو؟
سوال بعدی من اینکه اصلا مگه بک سائون تیر نخورد؟ بعد چجوری تو بیمارستان صحیح و سالم رفت بالا سر هی جو؟
حالا هی جو که هیچیش نبود ولی بک سائون کسی بود که تیر خورده بود و داشت رسما تو بیمارستان ول میچرخید
اشکال بعدی اصلا سر اینکه واقعا سر اینکه باباش برادر هی جو رو کشته بک سائون رفت خودشو گم وگور کرد بعد اصلا هی جو گناهای بزرگترشو بخشیده بود و برای ی مرده گنده با اون شخصیت اصلا منطقی نبود پاشه فرار کنه
بعدشم چرا یه منطقه جنگی اصلا؟ اینهمه کشور هست مگه تو نمیخوای گم و گور بشی چه فرقی داره واقعا برات..؟
و اصلا پایانش چرا همچین شد واقعا؟ 😐
بعد اصلا بک سائون به ۴۰۶ میگفت من هی جو ول نمیکنم طلاق نمیدم و فلان و فلان بعد شیش ماه بخاطر یه موضوع چرت ولش کرده پاشده رفته منطقه جنگی که اصلا نشون ندادن چجوری از اونجا نجات پیدا کردن…
در کل ارزش دیدن داره ولی میشد بهتر باشه میشد روش وقت گذاشت اگه وقت گذاشته میشد روش شاید تبدیل به شاهکار میشد چون واقعا پتانسیلشو داشت
حاوی اسپویل
Ayumi 6 ماه پیش
با نظرت کاملا موافقم اما یه جاهایی فکر کنم دقت نکردی به سریال. تیکه اول سریال، خبرنگارها و حتی فامیل هم فکر میکردن که خواهر هی جو با سا اون ازدواج کرده و حتی تو اون مهمونی قسمت های اول هم میگفتن بعد از ازدواج خیلی کم خودشو نشون داده. یه جایی هم که پدر سااون برنامه آشپزیای چیزی با زنش داشت، این آه به عنوان عروسشون جلوی دوربین اومد، درواقع مردم رو گول زده بودن که سااون با این آه ازدواج کرده. نکته بعدی هم اینکه گفتی قسمت آخر سااون تیر خورد ولی انگاری هیچیش نبود، اونجایی که ما صدای شلیک رو شنیدیم اگر درست متوجه شده باشم سااون واقعی به خودش شلیک کرد. *دقیق یادم نیست شاید هم سااون رو دستگیر کردن* و اینکه سااون اصلا تیر نخورده بود و هی جو بخاطر وضعیتش غش کرده بود که سااون میبردش بیمارستان و… اون داستان تیر خوردن سااون توهم و کابوس چند شب هی جو بود و بعد از بیمارستان هم سااون خودشو گم و گور کرد.
حاوی اسپویل
azadeh 5 ماه پیش
عالی بود دیدگاهت ولی اینارو به کارگردانش گفت و مورد بعدی که دوست دارم اضافه کنم اینکه قست های ۱۱ و ۱۲ اصلا محتوا نداشت و داستان می تونست همون قسمت ۱۰ تموم بشه
Aaaassss 3 ماه پیش
به نظر من فیلم حقیقتا یه شاهکار واقعیه
قسمت هیجانی و معمایی به شکل بی نظیری بالانس هستش و اگه بیشتر از این بود به خواطر ترسناک بودن میزاشتمش کنار
اونایی که گفتن قسمت ۱۱ ۱۲ اضافی هستش به نظرم قسمت ۱۱ یه جمع بندی و آنچه گذشتکلی بود که نیازی به بودنش نبود
اما قسمت ۱۲ پایان بسیار خوش سریال و ضروری بود
سا اون هی جو رو تو قسمت ۱۲ ول نکرد اون رفت منتقه ی جنگی که خودشو مجازات کنه تا حس گناه و عذاب وجدانش از بین بره هر چند خییلی منطقی هم نبود
سا اون تیر نخورد بلکه اون خواب هی جو بود
تو سریال تلفات جدی نداشتیم؟؟
پس اونهمه ترور بمب گذاری ادم ربایی عمه ی من بود
سریال قابل پیش بینی و کلیشه ای بود؟
من تا قسمت ۱۰ معمای یتیم خونه رو ناقص میدونستم و نفهمیدم حالا بماند دیگر بخش های معمایی
ثانیا از یک سریال عاشقانه کره ای انتظار نداشته باش که کلیشه نداشته باشه آخه هر کاری کنی هم تعداد سریالا اونقد بالاس که اتفاق می افته به هرحال
در کل به نظرم نسبت به بقیه ی سریالای خوبی که دیدم رتبه ی ۹ به بالا و جزو تاپ تن رده بندی میشه پیشنهاد میکنم
Masi 6 ماه پیش
خیلی قشنگه
6 ماه پیش
لطفاً میشه قسمت ۱۲رو هم بزارین
Blind faith 6 ماه پیش
سلام
لطفا قسمت ۱۲ هم بزارید ممون
Maya 6 ماه پیش
چرا انقد قسمت ۱۱ چرت و پرت بود؟ چطوری یارو از روز اول عروسی میدونس میتونه حرف بزنه … ینی چی اقا
حاوی اسپویل
سیما 6 ماه پیش
از روز اول نمیدونس اونجوری نشون ای کاش هاشون بود ندیدی بعدش محو شدن پسره تو خیالش میگفت کاش اون زمان میومدم این حرفارو میزدم اونجوری سه سال باهم میبودیم